تعریف باور Belief

آمار مطالب

کل مطالب : 26
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 7

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 62
باردید دیروز : 67
بازدید هفته : 211
بازدید ماه : 211
بازدید سال : 808
بازدید کلی : 14508

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Ravanyar و آدرس nedpsych.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
اصطلاح شناسی روانشتاسی
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : N.Saadati-AM.Sabbagh
تاریخ : جمعه 31 شهريور 1396
نظرات

واژه "Belief" در فارسی به باور، عقیده، ایمان و اعتقاد ترجمه شده است.

« تعریف باور و باورهای غیر منطقی »
باور¹ یعنی اعتقاد (محمدتقی براهنی و دیگران،1368). یعنی اعتقاد، ایمان، عقیده.

باور یعنی :

1- پذیرش عاطفی یك اصل یا مذهب مانند حقیقت

2- قضیه ای است كه شخص درستی آن را پذیرفته است و بدون آنكه بر آزمایش یا انتقاد مبتنی باشد.

3- درآمدن از حالت شك به حالت استقرا و ثابت و عقیده و این كه این امر انفرادی نیست بلكه به جامعه نیز سرابت می كند.

4- تمایل به واكنش خود آگاهانه در یك شیوه طریقة ثابت در یك وضع خاص(شعاری نژاد 1364).

از نظر الیس (1971) فرد ضمن قبول نكردن واقعیت و جذب شدن در فرایند افكار غیر منطقی در برتری جویی مفرط خود مبتلا به عوارضی نسبتاً شدیدی می شود كه اغلب آن را اختلال عاطفی می نامیم. به عقیده الیس ( 1971)
توسل به این عقاید یازده گانه، به اضطراب و ناراحتی روانی منجر می شود. وقتی كه فرد به چنین عقایدی توسل می جوید در نگرش و برداشتهای خود شدیداً بر اجبار الزام و وظیفه تاكید دارد و اگر خود را از این قیدها براند به احتمال قوی در جهت سلامت و رشد شخصیت حركت خواهد كرد (نقی پور، 1378).

منابع باورها:

باورها از کجا شکل می‌گیرند؟ منابع شناختی و عاطفی و بینشی شکل‌گیری باورها چیست؟

برخی از روان‌شناسان اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که «باورها سه ریشه اصلی دارند: تجربه شخصی، ‌اطلاعات حاصل از دیگران و استنتاج،‌ حتی ممکن است باورها محصول همزمان این سه منبع باشند.
مثلاً،‌ ممکن است شخصی نوار جدید آقای X را خیلی خوب توصیف کند زیرا شخصاً به آن گوش داده است. همچنین نوار مزبور ممکن است به این علت خیلی خوب به نظر برسد که فردی مورد اعتماد آن را تعریف کند یا در روزنامه‌ها راجع به آن مطالب مثبت زیادی نوشته شده باشد. در حالت اخیر،‌ باور شخص بر اطلاعات حاصل از دیگران استوار خواهد بود. بالاخره،‌احتمال دارد که شخص اصلاً به نوار گوش نداده باشد و کسی هم درباره آن با او صحبت نکرده باشد اما باور او و محصول این استنتاج باشد: چون نوارهای آقای X خیلی خوب است،‌ پس نوار جدید او نیز به احتمال نزدیک به یقین خیلی خوب خواهد بود.»[4] باورهای ارزشی و غیرارزشی می‌توان به این باور ویژگی‌هایی نسبت داد؛ اگر باور مورد ارزیابی قرار گیرد، از باور ارزشی صحبت خواهد شد. مثلاً، می‌توان سرعت اتومبیل را "خطرناک" یا "اعصاب خردکن" توصیف کرد. همچنین، باور می‌تواند به ارتباط بین دو موضوع مربوط باشد. مثلاً، افراد سیگاری، ‌پس از مبتلا شدن به سرطان، اعلام می‌کنند که به‌عقیده آن‌ها مصرف سیگار بر سلامت جسمی اثر مستقیم دارد، در حالی که قبلاً این واقعیت را قبول نداشتند.

خصوصیات باورهای منطقی و باورهای غیر منطقی

1- این باورها با واقعیت هماهنگی دارند.
2- بوسیله شواهد عینی تایید می شوند.
3- باورهای منطقی به دو صورت شرطی یا نسبی هستند. بنابراین یك حكم قطعی یا مطلق نمی باشند.
4- افكار منطقی با عبارتی همچون ( بهتر است كه – مناسب است كه – خوب است كه – صحیحی است كه - ) بكار می روند.
همچنین درمانگران عقلانی – عاطفی خصوصیات ذیل را برای باورهای غیر منطقی در نظر می گیرند :

1- افكار و باورهای غیرمنطقی با واقعیات موجود هماهنگ و هم جهت نیستند.

2- باورهای غیرمنطقی توسط شواهد عینی تایید نمی شوند و فرد در صدد آزمایش آنها نیست.

3- باورهای غیرمنطقی به شكل اطلاعات و یا به شكل تصمیم و تصمیم گیری نادرست است.

4- باورهای غیرمنطقی با اجبار و الزام و وظیفه است، خشك و انعطاف ناپذیر هستند.

5- باورهای غیرمنطقی باعث حالتهای آشفته و ناراحت كننده در فرد می شود و در نهایت منجر به اضطراب، افسردگی و احساس گناه می شود.


باورهای غیرمنطقی می تواند به چهار صورت باشد:

الف: چقدر وحشتناك است كه ___ چقدر خطرناك است كه ___

ب: غیر قابل تحمل است كه ___ غیر قابل تصور است كه ___ نمی توانم بفهمم كه __

پ: زشت است كه ___ ننگ آور است كه ___ مایه آبروریزی است كه ___

ت: دنیا باید مطابق میل من باشد. (فلاین¹ 1977، به نقل از عباس پور)

 

طبقه بندی باورهای غیرمنطقی:

1- باور غیرمنطقی تأیید دیگران:
این باور كه نیاز به حمایت و تأیید افرادی داریم كه آنها را می شناسیم و یا به آنها علاقه داریم. این باور می تواند به دلایل متعدد مشكلاتی برای انسان ایجاد كند. برای مثال تقاضای مورد تایید دیگران بودن سبب می شود كه انسان خودش را به خاطر این كه آیا می تواند این تایید را بدسات آورد یا نه ناراحت و نگران نماید. اگر این تایید را قطعاً بدست آورند آنگاه خواهد بود كه مبادا دوباره آن را از دست بدهد.
نگرانی كامل داشتن در مورد تایید دیگران بر روی تصمیم و عملكرد فرد در مورد زندگی اش تاثیر می گذارد. اینكه خواستار یا تقاظامند تایید و تقویت هر كسی باشیم هدفی غیرقابل دسترس است، چرا كه هر كاری كه فرد انجام می دهد ممكن است بعضی آن را تایید كنند و بعضی دیگر تایید نكنند و گروهی نسبت به آن بی تفاوت باشند. بنابراین انسان اگر به زندگی خود ادامه دهد و زندگی خود را طبق میل و آرزوهای خویش اداره كند مردم وی را تایید می كنند و او را دوست دارند اگر چه آنان ممكن است همان مردمی نباشند كه وی خواستار تایید آنها است.

2- باور غیرمنطقی در مورد مشكلات آینده: این باور كه در آینده اتفاق خطرناكی رخ می دهد و باید بشدت در مورد آن نگران باشیم. خیلی از مردم معتقد هستند كه انها باید خود را نگران مشكلات احتمالی بكنند. آنها معتقد هستند كه اگر در مورد مسائل و مشكلات نگران نباشند به نظر دیگران مزخرف به حسال می آیند.

3- باور غیرمنطقی توقع از خود: این باور كه ما موفق هستیم و در هر كاری صلاحیت لازم را داریم و داوری ما در مورد شایستگی مان بر اساس موفقیت مان در كارهایمان است. این باور در موردی مخصوصاً مواقعی كه فرد در زندگی با شكست روبرو می شود بسیار آسیب پذیر است چرا كه فرد تصور می كند كه نالایق است و لیاقت زندگی كردن را ندارد. همچنین انگیزه بسیار زیاد و مداوم برای موفقیت از لحاظ جسمی استرس هائی ایجاد می كند كه موجب بیماری هائی نظیر زخمهای معده، سردرد و فشار خون بالا می شود

4- باور غیرمنطقی سرزنش كردن: این باور كه همه از جمله خود ما مستحق سرزنش و مجازات شدن به خاطر اعمال اشتباهی كه انجام می دهند، هستند. این باور باعث می شود كه فرد با انجام دادن عمل اشتباه دچار خشم و احساس گناه و عذاب شود. همچنین در صورتی كه هدف از دیگران اشتباهی صورت گیرد به علت معتقد بودن به این باور در روابط فرد با دیگران مشكل پیش می آید و می تواند به وجود آوردن حس انتقام جویی تاثیر داشته باشد.

5- باور غیرمنطقی واكنش به ناامیدی: این باور كه بسیار بد و وحشتناك فاجعه آمیز است وقتی كه كارها همانطور كه باید باشند، نیستند این باور باعث می شود كه فرد هنگامی كه كارها همان طور صورت نمی گیرد، آشفته و ناراحت شود. مثلا اگر در هنگام تعطیلات باران ببارد موجب نگرانی وی می شود و وی پیش بینی آب و هوا را الكی و مزخرف می داند.

6- باورهای غیرمنطقی كنترل هیجانات: این باور كه ما را برای ناراحتی و هیجانات خود هیچ كنترلی نداریم. چرا كه این ناراحتی ها از جانب دیگران بوجود می آید و اگر دیگران تغییر كنند تمام امور اصلاح شود. هنگامی كه فرد در ارتباط با دیگران برداشت منفی می كند و ناراحت می شود دچار هیجان و تظاهرات جسمانی مثل قرمزشدن، ضربان قلب، فشار خون و غیره می شود در حالیكه فرد سبب این عامل را دیگران می داند در واقع مشكل از ناحیه شناختی و تفكر فرد می باشد.

7- باور غیرمنطقی فرار از مشكلات: این باور كه اجتناب كردن از مشكلات و شانه خالی كردن از مسؤلیت خیلی آسانتر از روبرو شدن با مشكلات است. این باور می تواند آزار دهنده باشد، زیرا طفره رفتن از كارهای ناخوشایندی كه فرد با آن سر و كار دارد باعث می شود كه این كارها اثر پایدارتری در ضمیر ناخودآگاه فرد بوجود آورد و هنگامی كه فرد سرانجام با آن روبرو شد مشكل تر می شود.

8- باور غیر منطقی اتكاء به دیگران: این باور كه ما باید فردی قوی تر از خودمان داشته باشیم تا به او تكیه كنیم. این باور باعث می شود كه همیشه به دیگران نیازمند و محتاج باشد و از خود خلاقیت و ابتكار نداشته باشد و در غیر این صورت اگر فرد تنها بماند عاجز و درمانده شود و دچار اضطراب شود.

9- باور غیرمنطقی درمانده شدن از تغییر خود: این باور كه چون ما زاییده گذشته خود هستیم كمتر می توان به اثرات آن فائق شد. این باور باعث ناامیدی و عدم تلاض و كوشش برای رسیدن به هدف می شود و اینكه فرد یك بهانه و عذر در مقابل مشكلات پیش آمده دارد چرا كه روی هیچ دستی در آن نداشته است.

10- باور غیرمنطقی كمال طلبی: این باور كه هر مشكل یك راه حل دارد و اگر به آن راه حل نرسیم ناراحت و ناراضی شویم. اعتقاد به كمال در واقع خلاف واقعیت است چرا كه ما در دنیائی پر از شانس زندگی می كنیم و چیزی بنام حقیقت محض وجود ندارد.


مفهوم بیماری روانی

الیس اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجه طرز تفكر غیرمنطقی و غیرعقلانی می داند و به نظر او افكار و عواطف واكنشهای متفاوت و جداگانه ای نیستند. از این رو تا زمانی كه تفكر غیرمنطقی جریان دارد اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهد بود. انسان اختلالات و رفتار غیرمنطقی اش را از طریق بازگو كردن آنها برای خود تداوم می بخشد .
به نظر الیس افرادی كع خود را اسیر و گرفتار افكار غیرمنطقی خود می كند احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، سستی و رخوت مفرط، عدم كنترل و ناچاری قرار می دهد. انسان به وسیله اشیاء خارجی مضطرب نمی شود بلكه دیدگاه و تصوری كه او از اشیاء دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند. تمام مشكلات عاطفی افراد از تفكرات جادویی و موهومی آنها سرچشمه می گیرد كه از نظر تجربی معتبر نیستند.



تعداد بازدید از این مطلب: 327
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست

به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود